آیت الله سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت 1308هجری خورشیدی، در نوغان مشهد دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حجت الاسلام سید احمد سعیدی از علمای بزرگ آن روزگار بود.
او در مشهد ادبیات عرب، منطق و اصول را فراگرفت و پس از گذارندن دوره مقدمات و سطح، به حوزه علمیه قم رفت و در آنجا از محضراستادانی همچون حاج' شیخ كاظم دامغانی'، حاج' شیخ هاشم قزوینی' و 'حاج شیخ مجتبی قزوینی'بهره جست.
آیت الله سعیدی به خاطر هوش و ذكاوت سرشاری كه داشت مدارج علمی را به سرعت طی كرد و برای تكمیل مراحل بعدی دروس حوزوی نزد' امام خمینی' (ره) رفت و با تلاش های فراوان به مرحله استنباط و اجتهاد رسید.
از این سید بزرگوار آثار گرانبهایی به جای مانده كه می توان به عناوینی چون، آیا دین موجب عقب ماندگی است؟، آزادی زن، اتحاد در اسلام، كار در اسلام، استفتائات(مجموعه 64 استفتاء از امام قدس سره)، رساله امر به معروف و نهی از منكر و...اشاره كرد.
آیت الله سعیدی ضمن تدریس، جهت آگاه سازی مردم به سفرهای متعددی می رفت. اولین تجربه زندان رفتن او در زمان آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه الله در جریان یكی از این سفرها بود كه به علّت سخنرانی افشاگرانه در آبادان علیه جنایات رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد. اما با تلاش و اقدامات آیت اللّه بروجردی از زندان آزاد شد.
با فرا رسیدن سال 1341 و شكل گیری نهضت روحانیون، او به همراه بسیاری دیگر از علما، امام خمینی (ره) را در راه نیل به اهداف متعالی یاری كرد.
آیت الله سعیدی، دمیده شدن روح مبارزه را در خود براثر ملاقاتی می داند كه با امام (ره) داشته است و این گونه درباره آن دیدار می گوید:' هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم، می خواستم با ایشان مذاكره كنم امام آماده نماز بود، وقتی منظورم را فهمید اندكی نماز را به تأخیر انداخت. به عرض رساندم:' آقا! طبق برداشتی كه من كرده ام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران كمتری خواهید داشت'.امام فرمود: 'سعیدی! چی می گویی؟!به خدا قسم ... من این راه را حق یافته ام، از پای نخواهم نشست.'
او می گوید با شنیدن سخنان امام چنان دلگرم شدم كه گویی روح تازه ای در كالبدم دمید و ایمان بیشتری به قیام و حركت امام پیدا كردم.
آیت الله سعیدی جهت معرفی امام (ره) و نهضت ایشان به عراق رفت و در آنجا جلساتی تشكیل داد. در این جلسات نهضت حضرت امام (ره) و شخصیت والای روحانی ایشان را تشریح كرد.
او پس از مراجعت، با تشخیص امام(ره) امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) در تهران را عهده دار شد و از آن پس این مسجد به صورت سنگری برای مبارزه او درآمد و جوانان بسیاری اطراف او جمع شدند.
تلاش های آیت الله سعیدی در این پایگاه علاوه بر هدایت و مبارزه، شامل تفسیر قرآن كریم، ایجاد كتابخانه، دعوت سخنران از قم و دیگر حركت های روشنگرانه بود.
ساواك وقتی تبلیغات مؤثر آیت الله سعیدی را دید او را ممنوع المنبر كرد، اما وی دست از فعالیت نكشید و به روستاهای اطراف تهران رفت و برای مردم سخنرانی كرد.
آیت الله سعیدی در مهر سال 1344 نامه ای به زبان عربی برای امام رحمه الله می نویسد كه هرگز به ایشان نرسید و توسط ماموران ضبط شد.
در بخشی از این نامه آمده است: 'ستارگان خاموش و چشم ها آرمیده اند. در حالی كه مردم در خوابند و بندگان خدا به مناجات با او مشغول و منتظر رحمت او هستند... من نیز در میان آنان با تو به گونه ای به نجوا ایستاده ام. از آن هنگام كه تو را از دست دادیم روح و عزت و زندگی و شرف و همه چیزمان را از دست دادیم. سرورم كار تو برای مردم آزمایش بود... ما منتظران فرمان توییم. اگر صلاح را در هجرت بدانید از هر دره عمیقی به سوی تو خواهیم آمد. سپس امیدواریم كه از كسانی باشیم كه سرورمان خمینی برایشان دعا می كند، هم چنان كه ما او را فراموش نمی كنیم'.
او در سال 1345 درباره جنایات رژیم صهیونیستی سخنرانی مهمی ایراد كرد و همین سخنرانی باعث شد او را دستگیر كنند و 61 روز در حبس نگاه دارند.
در اردیبهشت ماه سال 1349 بعد از اثبات سرسپردگی رژیم با تصویب قانون كاپیتولاسیون، دولت مردان رژیم از سرمایه گذاران آمریكایی به منظور سرمایه گذاری در ایران دعوت به عمل آورند و این مقدمه ای بود برای یك حركت استعماری در اقتصاد ایران كه كشور را بطور كامل وابسته به آمریكا می كرد. به دنبال این حركت، علمای حوزه علمیه قم، در 11 اردیبهشت همان سال، با انتشار اطلاعیه ای، این اقدام دولت را بشدت مورد انتقاد قرار دادند ومردم را از این خطر بزرگ مطلع ساختند.
در این میان آیت الله سعیدی نیز ساكت نماند وعلیه استعمارگران دست به فعالیتهای شدید زد . او با انتشار اعلامیه ای به زبان عربی خطاب به علمای كشورهای اسلامی، آنها را دعوت به قیام و مخالفت كرد.
رژیم پهلوی كه از حركت پرخروش آیت الله سعیدی به وحشت افتاده بود، مجدد او را دستگیر و به زندان قزل قلعه برد.
پس از 10 روز سرانجام عالم مجاهد تحت شدیدترین شكنجه ها، در 20 خرداد 1349خورشیدی به شهادت رسید. پیكر آن راد مرد مبارز در قم به خاك سپرده شد.
شهادت آیت الله سعیدی، سبب پدید آمدن خشم و اندوه در میان اقشار مذهبی و حوزه های علمیه شد.
امام خمینی(ره) پس از شنیدن خبر شهادت آیت الله سعیدی، پیامی فرستادند و در بخشی از پیام خود فرمودند:
'من شهادت این سید بزرگوار و فداكار را كه برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام، جان خود را از دست داد، به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت می دهم و از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال كثیف استعمار را مسألت می نمایم'.
اطلاع**9131**1717